عنوان کتاب : تا آهنگ درونت هست وقت مردن نیست
نویسنده: سرنا دایر، وین دایر
کتاب «تا آهنگ درونت هست، وقت مردن نیست!» نوشته ی مشترک «سرنا دایر» و «وین دایر» است. این کتاب در ده فصل با عناوین: «تا آهنگ درونت هست، وقت مردن نیست!»، «ذهنی باز برای هر عقیدهای داشته باشید و دنباله رو نباشید»، «چیزی که در وجود خودت نیست نمی توانی به کسی ببخشی»، «در پناه سکوت»، «گذشته را رها کن»، «هیچ مشکلی را نمی توان با ذهنی حل کرد که»، «هیچ کینه ای موجه و منطقی نیست»، «خود را به گونه ای تصور کنید که»، «قدر خدایی بودن را بدانید» و «عقل، افکاری را که باعث ضعف جسم شود، پس می زند» تدوین شده است. در بخشی از کتاب می خوانید: «پدر و مادرم به ما یاد دادند که به علائق و خواسته هایمان اعتماد کنیم، به ندای دلمان گوش کنیم و کاری را انجام دهیم که فکر می کنیم به صلاحمان است. آنها مرا تشویق کردند که هر باوری که فکر می کنم به صلاحم نیست کنار بگذارم و از هر عقیده و نظری در جامعه که با من در تضاد است صرف نظر بکنم. آنها به وضوح با آلبرت انیشتین موافق بودند که یکبار در مصاحبه ای گفته بود: “عقل سلیم یعنی مجموعه ای از تعصب ها که تا هجده سالگی جمع آوری می شود.”به عقیده آنها گاهی اوقات بهترین راه این است که به جای استفاده از عقل، بینش و بصیرت ذاتی خود را بکار گیریم. هر موقع که من و خواهر و برادرهایم باهم دعوا می کردیم پدر این ضرب المثل قدیمی و سنتی آمریکایی را به کار می برد که: “در هیچ درختی شاخه ها باهم نمی جنگند” درواقع منظور او این بود که همه ما شاخه های درخت انسانیت هستیم پس جنگ و دعوای ما کاملاً بی معنی است.»
هدفم این بود که از طریق این کتاب تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارم تا تشویق شوند که به آهنگ درون خویش گوش فرا دهند.