عنوان کتاب: تغییر ذهن ها
نویسنده: هوارد گاردنر
متن کتاب «تغییر ذهنها: هنر و علم تغییر ذهن خود و دیگران» بسیار روان است. این کتاب در ۱۰ فصل نوشته شده است. «محتوای ذهن»، «شکلهای ذهن»، «قدرت نظریههای اولیه»، «رهبری جمعیتی متنوع»، «رهبری یک نهاد»، «تغییر غیر مستقیم ذهنها» و … عنوان فصلهای کتاب است. در توضیحات پشت جلد کتاب آمده است: «علوم شناختی که تنها چند دهه از پیدایش آن میگذرد پیشرفتهای چشمگیری را در زمینهی شناخت مغز و کارکردهای آن به ارمغان آورده است. علوم شناختی مرکب از رشتههای عصبشناسی، روانشناسی، زبانشناسی، هوش مصنوعی و فلسفهی ذهن، از زوایای مختلف ذهن آدمی را مورد بررسی قرار میدهد و یافتههای آن ابعاد مختلف فعالیتهای انسان، اعم از پزشکی، آموزش و پرورش، سیاست، تجارت و حتی جنگ و دفاع را تحتتأثیر قرار داده است. موضوع تغییر ذهن نیز یکی از مباحثی است که امروزه مورد توجه پژوهشگران علوم شناختی قرار گرفته است، همچنان که در طول تاریخ نیز همواره مورد توجه روحانیون، روشنفکران، اندیشمندان، سیاستمداران، خبرنگاران و انسانهای عادی در روابط روزمرهشان با دیگران بوده است. انسانهایی با نیتهای پاک درصدد تغییر ذهن دیگران و اصلاح آن برآمدهاند تا ایشان را با فضای علم و اخلاق و کرامت انسانی آشنا سازند. انبیا، مصلحان، متفکران، معلمان بزرگ و مربیان اخلاق از آن جملهاند.» حسن کتاب این است که مثال های زیادی در آن موجود است و این باعث انسجام و جذابیت آن شده است و همچنین موجب آن شده که مخاطب احساس خستگی نکند و با سرعت خوبی به مطالعه آن بپردازد. نمونهی آن فصل چهارم کتاب با عنوان «رهبری جمعیتی متنوع» است که اشارهای به رهبران جهان و قابلیتهای آنان در تغییر ذهنها دارد و در ادامه به شعاری که مارگارت تاچر در سال ۱۹۷۹ در مقام رهبر حزب محافظهکار سر داد، اشاره میکند و میگوید تاچر با این کار تاریخ سیاسی انگلستان را رقم زد. تغییر ذهن به مساله جذاب و البته مهمی تبدیل میشود که با توسل به آن میتوان امتیازهای ویژهای را بهدست آورد.