عنوان کتاب: حتی یک احمق با یک رویا مورون
نویسنده: پتمن سناتیراجا
پرواضح است که هر کسی با دیدن این عنوان ( آیا من یک مورونم؟ ) یکه بخورد. شاید بعضی از شما به این عنوان بخندید و برخی دیگر آن را نوعی توهین تلقی کنید. پاسخ من این است: « این مشکل نگرش و نوع نگاه شماست نه مشکل من » . من قصد توهین به کسی را ندارم. به هرحال واژه مورون به نوعی خنده دار است. پس از انتشار کتاب، مردم به من مورون می گویند و کارهای احمقانه و خنده دار زیادی را به من نسبت می دهند. خواهش می کنم در کتابهای فرهنگ لغات، دنبال معنی واژه مورون نگردید چراکه برداشت من از واژه مورون، کاملا شخصی است و آنچه می گویم با آنچه که من، پیش از آغاز سفری متفاوت، در زندگی ام بوده ام، ارتباط زیادی دارد.
یک مورون، انسانی است که موقعیت شغلی متوسطی دارد و زندگی اش دچار روزمره گی مزمنی است. در زندگی هیچ هدفی ندارد و اصولا بدون داشتن هدفی مشخص به زندگی اش ادامه می دهد. او منفعلانه روزگار می گذراند.
میدانم افراد زیادی اطراف دنیا هستند که میخواهند از شر عادتهایشان خلاص شوند. اگر شما آنقدر شجاع هستید که بر اساس تعریف پاتمن بگویید من مورون هستم، بنابراین، این کتاب به شما کمک میکند که از عادتها خلاص شوید. اگر شما قبول کنید که انسان شادی نیستید و خواستار تغییر هستید امیدوارم که با دید باز نکاتی را که در این کتاب گفتهام بپذیرید. دوباره تاکید میکنم نکات و روشهایی که در این کتاب گفتهام حاصل فکر خودم نیست بلکه برگرفته از افرادی است که بسیار با تجربهتر از من هستند و احترام زیادی برای آنها قائلام. من به تغییر زندگی در جهت کاستن از روزمرگی های دست و پا گیر می اندیشم و این بزرگترین و مهم ترین هدف من برای نوشتن این کتاب است. من مورونی هستم که رویا داشتم و رویایم را به حقیقت تبدیل کردم و حال نوبت شماست.
گردآوری شده در مجله بیستک