عنوان کتاب: خودت باش دختر
نویسنده: ریچل هالیس
ریچل هالیس در کتاب خودت باش دختر، به ما میگوید که باید از باور کردن دروغهایی که دربارهمان گفته میشود دست برداریم تا تبدیل به همان کسی شویم که واقعاً هستیم. این کتاب که از پرفروشهای آمازون و نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۸ است، میتواند زندگی زنان و دختران را تغییر دهد.
کتاب خودت باش دختر (Girl, wash your face) دربارۀ بسیاری از دروغهای دردناک و یک حقیقت مهم است. کدام حقیقت؟ تو و فقط خود تو مسئول آدمی هستی که میشوی و همچنین مسئول میزان شادی و رضایتی که از زندگی داری. این مفهوم اصلی کتاب ریچل هالیس (Rachel Hollis) است. اما اشتباه نکنید. ریچل قرار است برای شما صدها داستان خندهدار، عجیب، خجالتآور، غمانگیز یا مسخره تعریف کند که تمامشان به یک حقیقت ختم میشوند: زندگی تو به خودت بستگی دارد؛ اما تا وقتی دروغهایی که بر سر راه رسیدن به این حقیقت قرار دارند را نشناسید این حقیقت قابل باور نخواهد بود.
درک و باور اینکه تو خودت شادیات را انتخاب میکنی و کنترل زندگیات را به دست داری بسیار مهم است. این مسئله یکی از آن نکاتی است که باید با هر دو دست آن را بگیریم و روی تابلوی اعلانات بزنیم تا همیشه یادمان بماند… اما این تنها نکتهای نیست که باید به آن باور داشته باشید. علاوه بر این باید تمام دروغهایی را که درطول زندگی به خودتان گفتهاید شناسایی کرده و همۀ آنها را از بین ببرید.
چون بدون آگاهی از اینکه الان کجا ایستادهاید نمیتوانید به جای جدید بروید و تبدیل به آدمی جدید بشوید. وقتی از مطالعه دربارۀ کسی که تبدیل به آن شدهاید به خودآگاهی میرسید، این شناخت برای باور اینکه واقعاً چه کسی هستید بسیار ارزشمند است.
تا به حال این فکر به سرتان زده که آن قدرها هم که باید خوب نیستید؟ که به اندازۀ کافی لاغر نیستید؟ که مادر بدی هستید؟ آیا این فکر به سرتان زده که لیاقتتان همین است که با شما بدرفتاری شود؟ که هیچ ارزشی ندارید و هرگز به جایی نخواهی رسید؟
تمامی اینها دروغ است.
دروغهایی که توسط جامعه، رسانهها، خانوادههایمان، یا صادقانه بگویم، توسط خود شیطان ساخته شده و تداوم یافتهاند. این دروغها برای اعتماد به نفس و تواناییهای ما خطرناک و ویرانگر هستند. بزرگترین گناه این دروغها این است که اصلاً آنها را نمیشنویم. ما به ندرت دروغهایی را که دربارۀ خودمان ساختهایم میشنویم چون سالهاست که آنها با صدای بلند در گوشهایمان نجوا میشوند و از این رو شنیدنشان تبدیل به امری عادی شده است. حرفهای نفرتانگیزی که هر روز بر سرمان آوار میشوند اما متوجهشان نمیشویم. در کتاب خودت باش دختر در مییابیم که تشخیص دروغهایی که در مورد خودمان باور کردهایم کلید تبدیل شدن به نسخۀ بهتری از خودمان است. اگر هم زمان با علم به اینکه بر ناملایمات زندگیمان تسلط داریم بتوانیم مرکز اصلی آنها را نیز پیدا کنیم آن وقت است که میتوانیم بهدرستی مسیرمان را تغییر دهیم.
حقیقت این است که شما قوی، مبارز و شجاع هستید… به این حقیقت بزرگ پیببرید: تو خودت کنترل زندگیات را در دست داری. تو تنها یک بار و فقط یک بار شانس زندگی کردن داری و این زندگی دارد از دستت میرود. خودت را دستِ کم نگیر و این اجازه را به دیگران هم نده. به کمتر از حقت قانع نشو.
گاهی برای تحت تأثیر قراردادن و جلبِ توجه کسانی که حتی دوستشان هم ندارید وسایلی را میخرید که از عهدۀ هزینهشان بر نمیآیید، این کار را کنار بگذارید. به جای بروز دادن احساساتتان آنها را درون خودتان نریزید و سرکوب نکنید. با این فکر که این کار از مادری کردن آسانتر است عشق فرزندانتان را با غذا و اسباببازی و حتی رفاقت نخرید. از بدرفتاری با جسم و ذهنتان دست بردارید. زندگیتان قرار است سفری از یک مکان منحصر به فرد به مکانی دیگر باشد؛ قرار نیست مثل یک چرخ و فلک باشد که شما را مدام به همان نقطۀ قبلی برگرداند.
جملاتی از متن کتاب خودت باش دختر
شادى به اینکه کجا هستى ربطى ندارد، به کسى که هستى مربوط مىشود.
وقتى واقعا چیزى را بخواهید راهى براى به دست آوردنش پیدا خواهید کرد اما وقتى از ته دل خواستار چیزى نباشید برایش بهانه جور مىکنید.
مردم به همان اندازهاى به شما احترام مىگذارند که به آنها اجازه مىدهید.
گاهى اوقات تصمیم به تمام کردن یک رابطه، حتى اگر به قیمت شکسته شدن قلبتان تمام شود، بزرگترین لطف در حق خودتان است.
کسى نمىتواند به شما بگوید رویایتان چقدر بزرگ است.
مادر کامل بودن دروغ است. مادر بىعیب و نقص بودن محال است اما مادر خیلى خوب بودن در اکثر اوقات، در واقع امکان پذیر است.
فقط باید مراقب باشید. نه فقط مراقب فرزندانتان که حتى مراقب خودتان هم باید باشید. اگر خودتان ناراحت باشید و با خود بدرفتارى کنید هرگز نمىتوانید از فرزندانتان مراقبت کنید و به آنها یاد بدهید چطور خوب و خوشحال باشند.
معلوم شد زیباترین اتفاقات زندگىام اصلا در لیست «کارهایى که باید انجام بدهم» نبودند.
واکنشى که به استرستان نشان مىدهید آن چیزى است که شما را متفاوت از بقیه مىکند.
اگر به خاطر اتفاقات خوب قدردان گذشته نیستید پس نمىتوانید تقصیر اتفاقات بد و ناخوشایندى را که در زندگىتان مىافتد هم گردن گذشته بیندازید.
به نظرم خلق کردن عالىترین نوع اداى احترام است چون به این باور رسیدهام که اشتیاق خلق یک اثر هدیهاى از جانب خداوند است.
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول: دروغ: چیز دیگری مرا خوشحال خواهد کرد
فصل دوم: دروغ: از فردا شروع میکنم
فصل سوم: دروغ: من به اندازۀ کافی خوب نیستم
فصل چهارم: دروغ: من از تو بهترم
فصل پنجم: دروغ: دوست داشتن او برای من بس است
فصل ششم: دروغ: «نه» جواب نهایی است
فصل هفتم: دروغ: من در روابط خصوصی با شریک زندگیام خوب عمل نمیکنم
فصل هشتم: دروغ: مادر بودن را بلد نیستم
فصل نهم: دروغ: من مادر خوبی نیستم
فصل دهم: دروغ: الان باید خیلی جلوتر از اینها میبودم
فصل یازدهم: دروغ: بچههای مردم خیلی منظمتر و مؤدبتر هستند
فصل دوازدهم: دروغ: باید خودم را کمی کوچک کنم
فصل سیزدهم: دروغ: میخواهم با مت دیِمون ازدواج کنم
فصل چهاردهم: دروغ: من یک نویسندۀ مزخرفم
فصل پانزدهم: دروغ: هرگز نمیتوانم از این مرحله گذر کنم
فصل شانزدهم: دروغ: نمیتوانم حقیقت را بگویم
فصل هفدهم: دروغ: وزنم بیانگر شخصیتم است
فصل هجدهم: دروغ: نیاز دارم از هر راه ممکن به بیخیالی بزنم
فصل نوزدهم: دروغ: تنها یک راه درست برای زیستن وجود دارد
فصل بیستم: دروغ: من به یک قهرمان نیاز دارم