عنوان کتاب: چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

نویسنده: جیمزای. رابینسون ، دارون عجم اوغلو

چرا ملت‌ها شکست می‌خوردند؟ چرا برخی کشورها توسعه یافتند و برخی درجا زدند و عقب ماندند؟ به طور کلی نظریه‌ی فراگیری اقتصادی و سیاسی ،اساس کتاب اعجم‌اوغلو و رابینسون است. آن‌دو تلاش نموده‌اند تا با بررسی ادوار مختلف گذشته، حال و فراهم آوردن شواهد تجربی و عینی موجود در جوامع انسانی، اعتبار نظری خود را افزایش دهند.
نظریه‌پردازان متعددی در شاخه‌های مختلف علوم‌اجتماعی سعی کرده‌اند تا به این سوال پاسخ دهند و راه‌حل خروج از بن‌بست‌هایی که سد راه پیشرفت جوامع هستند را شناسایی کنند. طبیعتا به علت بنیان‌های نظری متفاوت و گسترده‌ای که در علوم‌اجتماعی وجود دارد، نظریه‌های مطرح شده هر کدام جنبه‌ی خاصی از این فرایند را مهم‌تر دانسته و با مبنا قرار دادن آن جنبه، علت اصلی یا علل اصلی توسعه را شناسایی کرده و آن‌را تحلیل کنند. برای مثال بعضی از متفکرین معتقد به جبر محیطی هستند و توسعه را نتیجه موقعیت جغرافیایی می‌دانند، بعضی دیگر معتقد به  نقش فرهنگی، مذهبی و تاثیر این دو در توسعه‌یافتگی هستند، بنابراین می‌بینیم که طیف نظرات بسیار گسترده است. عجم اوغلو و رابینسون مسئله رشد و توسعه را از دیدگاه تاثیر قدرت بر جامعه بررسی می‌کنند و  یا به عبارت دیگر تاثیر سیاست بر جامعه در غالب نهادها و در یک فرایند تاریخی که حاصل مجموعه  اتفاقات و وقایع مختلف در صحنه‌ی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و  واکنش‌های هر جامعه‌ای نسبت به آن‌ها است.

این کتاب که شش اقتصاددان برنده جایزه نوبل و شماری از اندیشمندان آن را تحسین کرده‌اند می‌تواند اندیشه اقتصادی در ایران را متحول سازد.

نویسندگان این کتاب سیاست‌های مرسوم اقتصاد کلان را از هر نوع که باشد موضوعی ثانوی و موضوع اصلی توسعه را رابطه دولت با ملت می‌دانند. این گزاره محصول تجارب پرهزینه کشورهای مختلف جهان در طول تاریخ است. در طول چند دهه گذشته مکاتب اقتصادی، سیاست‌های مختلفی را برای دستیابی به توسعه اقتصادی پیشنهاد کرده‌اند. ابتدا تصور می‌شد می‌توان با انجام سرمایه‌گذاری‌های زیربنایی، تاسیس شرکت‌های دولتی، سرمایه‌گذاری در امور بهداشت و آموزش عمومی ‌و سپس در دهه ۱۹۸۰ با حذف مداخله دولت در اقتصاد به عملکرد مناسب اقتصادی دست یافت. اما امروزه می‌دانیم این سیاست‌ها کمتر به نتایج مطلوب منتج شده‌اند.

آنچه  در این کتاب می خوانیم :

مقدمه
پیش درآمد
چرا مصری ها میدان التحریر را اشغال کردند تا حسنی مبارک را به زیر بکشند و این واقعه به فهم ما از علل فقر و بهروزی اقتصادی چه معنایی می بخشد؟

فصل اول:
خیلی نزدیک، خیلی متفاوت
نوگالس آریزونا  و  نوگالس سونورا مردم، فرهنگ و جغرافیایی یکسان دارند. چرا یکی از آنها ثروتمند و دیگری فقیر است؟

فصل دوم: 
نظریه هایی که جواب نمی دهند
کشورهای فقیر به دلیل جغرافیا یا فرهنگ شان، یا به این دلیلی در فقر به سر نمی برند که رهبران شان نمی دانند کدام خط مشی ها شهروندان شان را ثروتمند می سازد.

فصل سوم:
تولید فقر و غنا
چگونه بهروزی اقتصادی و فقر توسط انگیزاننده هایی ک نهادها خلق می کنند تعیین می شود، و سیاست به چه شکل چیستی یک کشور را مشخص می کند؟

فصل سوم:
تفاوت های کوچک و برهه های سرنوشت ساز: وزن تاریخ
چگونه نهادها در خلال درگیری های سیاسی متحول می شوند و چگونه گذشته حال را شکل می دهد؟

فصل پنجم:
من آینده را دیده ام، نتیجه بخش است: رشد تحت سلطه نهادهای استعماری
استالین، شیام شاه، انقلاب نوسنگی و دولت-شهرهای مایا همگی در چه چیزی مشترک بودند و چگونه این وجه مشترک نشان می دهد که رشد اقتصادی فعلی چین قابل تداوم نیست؟

فصل ششم:
جدایی
چگونه نهادها در طول زمان تکامل می یابند، و اغلب از یکدیگر جدا می افتند؟

فصل هفتم:
نقطه عطف
چگونه یک انقلاب سیاسی در ۱۶۸۸ نهادهای انگلستان را دگرگون ساخت و به انقلاب صنعتی انجامید؟

فصل هشتم:
در سرزمین ما نه: موانع توسعه
چرا قدرت سیاسی در بسیاری از کشورا در مقابل انقلاب صنعتی ایستاد؟

 فصل نهم:
توسعه معکوس
چگونه استعمار اروپائیان بخش عمده ای از جهان را به فقر کشاند؟

فصل دهم:
پراکندگی رفاه
چگونه شد که برخی بخش های جهان مسیرهای متفاوتی نسبت به بریتانیا به سوی بهروزی اقتصادی پیمودند؟

فصل یازدهم:
چرخه تکاملی
چگونه نهادهایی که مشوق بهروزی اقتصادی هستند حلقه های بازخوردی مثبتی به وجود می‌آورند که مانع از تلاش های نخبگان برای به زیر سلطه درآوردن این نهادها می شود؟

فصل دوازدهم:
چرخه شوم
چگونه نهادهایی که فقر به بار می آورند حلقه های بازخوردی منفی ایجاد می کنند و ماندگار می شوند؟

فصل سیزدهم: 
امروزه چرا ملت ها شکست می خورند؟
نهادها، نهادها، نهادها

فصل چهاردهم:
درهم شکستن قالب
چگونه شد که کشورهایی اندک‌شمار خط سیر اقتصادی خود را با دگرگونی در نهادهایشان تغییر دادند؟

فصل پانزدهم:
فقر و غنا
چگونه جهان می توانست متفاوت باشد و چگونه فهم این موضوع می تواند علت ناکامی بیشتر تلاش ها در جهت مبارزه با فقر را توضیح می دهد؟

 

 

 

گردآوری شده در مجله TFE|TIMES